ظرفیت بانوان محدود به خانهداری نیست
تاریخ انتشار: ۹ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۲۲۶۶۹۷
به گزارش خبرگزاری مهر، حجت الاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در نشست فعالان تربیت اسلامی دختران با تبریک اعیاد شعبانیه و میلاد حضرت ولیعصر (عج) گفت: از بین کارهای جهادی زیادی که در کشور صورت میگیرد بهترین و مهمترین کار همین تربیت اسلامی است، اینکه ۷۰ مجموعه از کل کشور در اینجا جمع شدهاند تا همافزایی داشته باشند کار ارزندهای است و بنده وظیفه خود میدانم که خداقوت بگویم چراکه کار بزرگ و مهم و مبنایی در حال انجام است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: در بررسیهای اخیر در جنگ شناختی که داشتیم مشخص شد بیشترین سرمایه گذاری روی دختران شده یعنی آنقدر که برای دختران سرمایه گذاری شده برای پسران، مادران و پدران نشده است البته همگی هدف دشمن هستند اما دختر هدف مهم و کلیدی دشمن است چراکه اگر دختران از صراط مستقیم فاصله بگیرند قطعاً پسران و خانواده و مردان هم آسیب میبینند. در تاریخ اسلام هم مشاهده میشود که ابتدا جمعی از بانوان به پیغمبر ایمان آوردند و از طریق ایمان همسران، مردان هم متنبه شدند و ایمان آوردند اما از آنجایی که تاریخ نویسان مرد هستند خدمات و نقش زنان را خیلی نشان نمیدهند.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه نقش بانوان در رشد کشور مهم است، افزود: هیچ عالمی موفق نشده مگر اینکه همسرش در موفقیتش نقش داشته باشد. بنده در پیام تسلیت به مناسبت درگذشت همسر شهید مطهری پیشنهاد کردم که زندگی این بانو به صورت فیلم نشان داده شود تا مشخص شود که چقدر ایثار و خدمت داشتند. من قائل به اصالت زن، مرد یا فرزند به تنهایی نیستم، بلکه معتقد به اصالت خانواده هستم و اینها سه رکن خانوادهاند. برخی دختران و پسران ازدواج میکنند و میگویند که نمیخواهیم بچه دار شویم، این خانواده ناقص است، خانواده کامل خانوادهای است که در ابتدای زندگی صاحب فرزند شود، فرزند خانواده را تکمیل میکند؛ در این مسیر نقش زنان و دختران ویژه است.
وی در بیان چند توصیه به فعالان تربیت اسلامی دختران گفت: بسیاری از شما تجربههای موفقی در حوزههای تربیتی داشتهاید، بسیاری از این تجربهها را از جایی نگرفتهاید و خودتان تجربه کردید، خداوند تدبیری در ذهنتان ایجاد کرد و این تدبیر نتیجه بخش بود، باید این تجربهها نگاشته شود، کارهای موفق را ثبت و منتشر کنید تا دیگران استفاده کنند. برخی از تجربهها میتواند به نظریه علوم انسانی تبدیل شود چراکه تجربهها تبدیل به نظریههای اجتماعی فرهنگی میشود، آن وقت این تجربهها در کتابهای درسی رفته و تاثیرش گستردهتر میشود.
خسروپناه در توصیه دوم، خواستار شبکهسازی شد و ادامه داد: ضعف جبهه انقلابی شبکهسازی است. وقتی اتفاقی در کشور میافتد دشمن کل رسانههایش را بسیج میکند تا یک مطلب به طرز عجیبی بزرگ شود و خبرهای واقعی گم شوند، چون شبکه هستند، جبهه انقلاب و فعالان تربیت اسلامی دختران هم باید شبکه شوند و در این شبکه با یکدیگر مرتبط باشند.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با تاکید بر توانمندسازی، خطاب به فعالان تربیت اسلامی دختران بیان کرد: انسان باید مرتب از دانشمندان استفاده کند. تربیت اسلامی دختران کار میان رشتهای است که به علوم مختلف نظیر جامعه شناختی، روانشناختی، فلسفه، حقوق، فقه و اخلاق نیاز دارد؛ البته باید مراقب باشید که علوم اسلامی را در این زمینهها فرابگیرید تا بتوانید الگوی مناسبی را ارائه دهید.
وی با بیان اینکه باید روی الگوی سوم زن کار کرد، گفت: برخی از زنان خانهداری و بچه داری میکنند که کار ارزندهای است، اما ظرفیت بانوان فقط این نیست، کم نیستند بانوان موفقی که فرزندان متعددی به جامعه تحویل دادهاند، الگوی سوم زن الگوی زن معتقد به اصالت خانواده و تأثیرگذار بر جامعه است. روی این الگو مباحثه کنید و تفاهم داشته باشید و به دختران منتقل کنید. نگاه غرب به زن ابزاری است چرا دنبال فرهنگ برهنگی و استفاده تبلیغاتی هستند. چون عدهای تاجر میخواهند سود اقتصادی بیشتری داشته باشند، متأسفانه در این تفکر ابزار تاریخ مصرف دارد، وقتی نگاه ابزاری به زن شد یعنی نگاه تاریخ مصرفی به زن دارند.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی تاکید کرد: خیلی از دختران نمیدانند که نگاه غرب به زن چیست؟ غربیها معتقد بودند که اگر برهنگی باشد سیرشدگی ایجاد میشود ولی تاریخ نشان داده که سیرشدگی ایجاد نمیشود. همانطور که هیچ فضیلتی انتها ندارد رذیلت هم انتها ندارد. بشر باید در مسیر فضلیت قرار گیرد تا مسیر درست را پیدا کند.
کد خبر 5721723منبع: مهر
کلیدواژه: عبدالحسین خسروپناه شورای عالی انقلاب فرهنگی زنان کتاب و کتابخوانی معرفی کتاب تازه های نشر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران سامانه خرید از کتابفروشی انقلاب اسلامی ایران حوزه هنری نقد کتاب ترجمه معرفی نشریات پیام تسلیت انتشارات کتاب جمکران شورای نظارت بر اسباب بازی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی تجربه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۲۶۶۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت دختران حاج قاسم از اصفهان تا خانه پدری
ما دختران و مادران اصفهانی برای این انقلاب و سردمدارانش میخواهیم غوغا به پا کنیم، میخواهیم به دشمنان بگوییم که از شهادت هراس نداریم و برای رسیدن به آن هرکاری میکنیم؛ بهتر است اینطور بگویم که به کرمان رفتیم تا به دشمنان ثابت کنیم امنیت کشور ما با کارهای شما به خطر نمیافتد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، ما دختران و مادران اصفهانی برای این انقلاب و سردمدارانش میخواهیم غوغا به پا کنیم، میخواهیم به دشمنان بگوییم که از شهادت هراس نداریم و برای رسیدن به آن هرکاری میکنیم؛ بهتر است اینطور بگویم که به کرمان رفتیم تا به دشمنان ثابت کنیم امنیت کشور ما با دو تا بمب به خطر نمیافتد؛ تا زمانی که ما نوجوانان و جوانان به همراه مادران غیورمان در میدان هستیم، نمیگذاریم به وجبی از این خاک نگاهی چپ بیفتد.
زیارت کرمان پر از برکت و همراه با خاطرات خوش معنوی و زمانی برای همدلی است؛ در این هنگام آموختم که جز گفتن شکر در مواقع سختی چیزی بر زبانم جاری نباشد چراکه ما دختران حاج قاسم و پای کار این مکتب هستیم؛ سفرمان را از بهشت روی زمین اصفهان یعنی گلستان شهدا آغاز کردیم؛ ساعاتی پیش از حرکت همه با کوله پشتیهای سبک اربعینی یکی یکی در خیمه جمع شدیم، بر سر مزار شهدای عزیزمان شهید زاهدی، خرازی، کاظمی و هم رزمانشان رفتیم و اذن رفتن خواستیم.
ساعت موعد فرا رسید و به سوی مقصد راهی شدیم؛ در طی مسیر با سربندهای یازهرا (س)، لبیک یا خامنهای، یا علیاصغر و عکسهایی از شهیدان خرازی، همت، زینالدین، کاظمی و… را به شیشه اتوبوس زدیم تا وجود آنها را کنار خودمان و در طول مسیر حس کنیم؛ کتاب میخواندیم، با همسفریها درمورد شهدا، مکتب حاج قاسم، آرمان کشور و مواردی مختلفی صحبت میکردیم و سعی داشتیم بهتر به معنویات خود بپردازیم.
پنجشنبه صبح برای اقامه نماز جماعت بیدار شدیم، عجب صحنهای بود و چه جمعیتی از استان اصفهان آمده بود، بیش از چهل اتوبوس و این لحظات آماده میشدیم برای آن اجتماع پرشور؛ چفیهها را سر میکردیم و یکی یکی با نظم خاصی کنار هم و پشتسر هم مینشستیم. خادمان پرچمهایی با شعار «فلسطین کلید رمزآلود فرج است» و عکس زیبا حاج قاسم را به دستمان میدادند تا در مراسم با افتخار آن را دست گرفته و بالا ببریم.
همه جمع شدیم و معرکه بزرگ و حماسی مادر دختری در مصلی کرمان طنین گرفت؛ همه باهم یک صدا شعار میدادیم و میگفتیم: «حسین حسین شعار ماست شهادت افتخار ماست، وای اگر خامنهای حکم جهادم دهد ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد و…» عجب صحنهای بود، چقدر دلنشین و پرغرور بود؛ آری باید بگویم که مردم و زنان میهن من چنین دلاوران غیوری هستند که همچون زینب کبری نمیگذارند علم این امت و ملت زمین بماند و خود به دل معرکه میزنند.
آرام آرم باید برای رفتن به بیت آماده میشدیم؛ بار خود را سبک کردیم، برای بغل دستی خود به یاد شهدا و با مداحی «حسین حسین میگیم میرویم کربلا» سربند برای هم بستیم، علم یا زهرا، یا مهدی و… را به دست گرفتیم، مداحی در باند پخش شد و پیادهروی ما از مصلی تا بیت آغاز شد؛ عجب قاب دشمن سوزی بود، عجب اتحادی بینمان موج میزد؛ چه مسیری را طی کردیم تا رسیدیم به بیت؛ آسمان اشک شوق میریخت، خیابانها بوی خاک و گل گرفته بودند، جمعیت دو هزار نفره ما ازدحامی را به وجود آورده بود که جای سوزن انداختن نداشت...
به بیتالزهرا (س) رسیدیم، جایی که حاج قاسم آن را به عشق حضرت فاطمه ساخت و در آن برای پرورش امت و اسلام، مراسم و فعالیتهای مختلفی را انجام میداد؛ چه جایی بود، چه معنویتی داشت، چه حس و حالی در آن نهفته بود، گویا به چند مکان به طور همزمان سفر کرده بودم… از گلیم پهن شده آبی رنگ زیبا که وصف حال دیدارهای رهبری را داشت گرفته تا فرش حرم امام حسین، حضرت زینب و ضریح قدیمی حضرت رقیه که اطراف تابوت حاج قاسم، همرزمش و شهید گمنام قرار گرفته بود.
پس از گذشت ساعاتی در این بیت نورانی، نوبت به نقطه متفاوت سفر میرسد؛ قرارمان ساعت عاشقی ۱:۲۰ در گلزار شهدای کرمان بود؛ همه اتوبوسها آرام آرام رسیدیم که در بدو ورود توفیق دیدار شهید گمنام ۱۹ ساله نصیبمان شد؛ چه مهمانیای بود آن شب… جوانی گمنام و هم سن و سال ما به استقبالمان آمده بود و چه لحظهای از این زیباتر؟!ته دلم میگفتم «حاجی خوب بلده از دختراش استقبال کنه! شکلات، شیرینی پنجرهای، کیک، چایی و…؛ الحمدلله که چنین پدری دلسوز و مهربانی داریم.»
در بین برنامهها یادی کردیم از دختر کوچولویی که به گلزار شهدا رفته بود تا شکلات پخش کند و برای سردار هم شکلات برد و سردار شکلات را با دستان خود در دهان نگین گذاشت؛ آری آن شب نگین هم میزبان ما بود و چقدر گریه کردیم با گریههایش و چه خاطراتی مرور شد...
دقایقی بر سر مزار رفتیم و خوب درد و دل این روزهایمان را برای حاجی گفتیم، عاقبت بخیری خواستیم، توفیق شهادت و…. پس از زیارت مزار او، نوبت به زائرانش رسید و همه ما بهدنبال مزار دختر کاپشن صورتی با گوشواره قلبی میگشتیم؛ مزاری که خیلی بزرگ نبود، حوالی قد و قواره یک دختر نحیف ۱.۵، ۲ ساله؛ چه صحنهای بود، چقدر دردناک بود، فکر من پیش آن مردی بود که کل خانوادهاش را در یک روز از دست داده و در آن لحظات ما بودیم که با دلی جا مانده در گلزار شهدا کرمان راه افتادیم و به اصفهان آمدیم…
کد خبر 750958